آدمکش حرفهای: دستیار آدمکش
داستانهای چینی - قرن 21م.
«آدمکش حرفهای» یک رمان 13 جلدی است که داستان قاتلی تحت تعقیب را بیان میکند. این کتاب که جلد سوم از آن مجموعه است، ادامه داستان «لیولا» و «کایسر» است. این کتاب، داستان فردی به نام «لیولا» را روایت میکند که یک سازمان تروریستی در تعقیب آن است. او که سعی میکند فردی عادی باشد پس از طی اندک زمانی متوجه میشود که داشتن یک زندگی عادی بسیار سختتر از قاتل بودن است. این کتاب در ژانر تخیلی برای نوجوانان نوشته شده است. در بخشی از این کتاب میخوانیم: «دو نفر بیخیال از دنیای اطراف، داشتند غذا میخوردند. البته از نظر فنی یک نفر بودند که آن هم کایسر بود. دیگری هم یک اژدها، یعنی باولیلانگ بود. نقاب نقرهای که به اندازه بقیه گرسنه بود، داشت مثل همیشه به آرامی غذایش را میجوید. غذا خوردن دیلایت پیرو قوانین اخلاقی شوالیهها بخشنده، باوقار و باکلاستر بود. پیوریتی بعد از اینکه چند لقمه خورد، غذایش را برداشت و به باولیلانگ داد. مینان آنقدر لبخند میزد که حتی عضلات صورتش دچار گرفتگی شده بود. داشت بسی تلاش میکرد که رابطه دو زن زیبا را بهتر کند. پس درحالی که یک بشقاب سالاد جلوی لانسکی میگذاشت، پرسید: پرنسس لانسکی، چرا شما چیزی نمیخورین؟ انرژی زیادی مصرف کردین. احتمالا گرسنه هستید، درسته؟ و سپس چرخید و یک بشقاب جلوی یاشا گذاشت. بانوی زیبا، چرا چیزی نمیخورید؟ به خودتون گرسنگی ندید...».