ماهرخ
داستانهای فارسی - قرن 14
«ماهرخ بابایی»، کارشناس رشته حسابداری برای کار به یک شرکت مراجعه کرده و با مدیریت آنجا «مهرداد صادقیان» آشنا میشود. چند ماهی از کار کردن ماهرخ در شرکت میگذرد. مهرداد به او پیشنهاد ازدواج میدهد و ماهرخ میپذیرد. روزها به خوشی سپری میشود ماهرخ که مهرداد را حق مسلم خود میداند با رفتارهای بچهگانهاش موجب رنجش مهرداد میشود تا اینکه... .