مرغ تخم طلا

مرغ تخم طلا

پیرزن و پیرمردی در یک کلبه با یک‌دیگر زندگی می‌کردند. آنها یک مرغ داشتند که هر روز برایشان تخم می‌گذاشت و پیرزن و پیرمرد غذای خود را از آن تامین می‌کردند. زیرا مزرعه‌شان خشک شده بود و به جز حیواناتشان چیز دیگری نداشتند. یک روز صبح که پیرزن برای برداشتن تخم‌های مرغ به لانة او رفت متوجه شد که مرغ به جای تخم ساده یک تخم طلا گذاشته است. او سعی کرد آن را بشکند تا غذا درست کند، اما تخم‌مرغ حتی ترک هم برنمی‌داشت. هنگام غروب موش کوچولو بالا و پایین پرید و تخم مرغ شکست. پیرزن و پیرمرد غمگین شدند و گریه کردند، اما مرغ آنها را دلداری داد و گفت که دیگر غصه نخورند، زیرا او از این پس به جای تخم طلا تخم ساده می‌گذارد. این داستان، که در قالب شعر بیان گردیده، از زبان روسی به فارسی برگردانده شده است.

قیمت چاپ: 200 تومان
نویسنده:

و. لبدیوف

مترجم:

پونه معتمد

تصویرگر:

و. کورکین

ناشر:

نوید

زبان:

فارسی

رده‌بندی دیویی:

8fa1

سال چاپ:

1388

نوبت چاپ:

1

تعداد صفحات:

16

قطع کتاب:

رقعی

نوع جلد:

شومیز

شابک:

9789643587451

محل نشر:

شیراز-فارس - فارس

نوع کتاب:

ترجمه