دو پرنده آبی
داستانهای انگلیسی - قرن 20م.
کتاب حاضر، داستانی است که با نگاهی به تفاوت دیدگاههای دو زن به زندگی و خوشبختی نگاشته شده است. این داستان انعکاس شدیدی از دنیای ذهنی نویسنده است. در تمام خطوط و سطور آن گنگی و ابهامی یأسآور به چشم میخورد. موجودات او همدیگر را نمیشناسند، در قیدوبند عادیترین و بهاصطلاح طبیعیترین قراردادهای زندگی در کنار هم زندگی میکنند اما هرکدام از آنها سرشان توی لاک خودشان است؛ حتی کسی که با قلم و قریحة کنجکاو نویسندگی، کارش خراشیدن زخمهاست نیز، حاضر نیست محبت سادة منشی خود را درک کند. او حتی حوصله ندارد که به جیر و جیر و اختلاط پرسروصدای دو پرنده کوچک نگاه کند تا چه رسد به زنش که از دنیای احساس او بهکلی منقطع است و یا منشی کوچکش که برای خدمت بدون مزد او حتی مادر و خواهرش را هم برای روبهراه کردن زندگی او به کار گرفته است. در داستان دو پرنده، زن نویسنده، نگرانی طبیعی و غریزی یک زن را هم به خودش هموار نمیکند. قلم مؤلف در هر سطری گودالی نظیر ذهن مهجور خودش حفر میکند و انسانها را تا گلو یعنی تا جایی که بهکلی خفه شوند در آن فرومیبرد.