تکههای آدم
داستانهای کوتاه فارسی - قرن 14
کتاب «تکههای آدم»، کتابی است که به صورت ساده و صمیمی قصههایی را با عنوانهای «رنگ تیره»، «مادر»، «شغل پدر»، «آب خنک»، «دل پاییزی»، «پسرک چشم آبی»، و... روایت میکند که تکههایی از زندگی آدمهاست. آیا آدمها زندگی را میسازند؟ با خواندن کتاب، خودتان تأمل کنید. آدمی که تکهتکهاش را جمع میکند تا با شکستههای بندزدهاش ادامه دهد. اتفاقاتی که شاید گاهی ساده یا سخت باشد. شاید زمانی در اوج و یا در فرود باشد. در بخشی از داستان «مهاجرت دل و زندگی» میخوانید: «سمیرا را از خوابگاه دانشگاه میشناختم، ترم آخر بودیم که با هم، هماتاق شدیم، قبل از هماتاقی شدن هم با دوست دیگرش که همشهری بودن، رفتوآمد و رفاقت داشتیم. شبهای یلدا و مناسبتهای مختلف دور هم جمع میشدیم و...».