صمیمیت
((صمیمیت)) داستانی است که در آن راوی زندگی خویش را باز میگوید .او بعد از سالها به منزلش آمده در حالی که همسرش او را به سبب عیاشی و میخوارگی، همواره نکوهش میکرده است .او نیز همسرش را مانع پیشرفت خود در زندگی میداند .در همان ابتدای ورود مرد به خانه دوباره، میان آنها نزاع و گفت و گو در میگیرد، اما پس از چندی هر دو گذشتهها را فراموش میکنند و سعی در تفاهم و صمیمیت دارند...