درخت بخشنده
داستانهای تخیلی
در جنگل درختی بود که پسر کوچکی را دوست داشت. هر روز پسر کوچک میآمد و از تنهاش بالا میرفت، روی شاخههایش تاب بازی میکرد و سیب میخورد. کمکم پسر کوچک بزرگ و بزرگتر شد. هر بار درخت برای خوشحال کردن او چیزی از خودش میبخشید تا اینکه جز کندهای پیر از درخت باقی نماند، اما درخت خوشحال بود. نویسندة در این کتاب که از جمله کتابهای سبز است با تصاویر ساده، اما پرمعنی به کودکان میآموزد که انسانها و طبیعت آیندة مشترکی دارند. طبیعت دوست ماست و اگر بیاموزیم چگونه از آن مراقبت کنیم، آیندهای روشن پیش روی خود خواهیم داشت. مخاطبان این داستان تخیلی که از مجموعة «بچهها و حفظ محیط زیست» به چاپ رسیده، گروه سنی «ج» هستند.