زمانی برای معجزه
داستانهای فرانسه - قرن 21م.
در داستان «زمانی برای معجزه»، دو نوجوان یکی پسری بهنام «بلیز فورچون» و دختری بهنام «گلوریا» حضور دارند که همراه هم، سفری طولانی را برای گذشتن از قفقاز و رسیدن به اروپا آغاز میکنند. درحالی که یک جنگ آغاز شده، گلوریا و بلیز در پی پیدا کردن افقهای نو هستند. در سفرشان هم پناهجویانی را میبینند که به امید زندگی بهتر خانههای خود را ترک کردهاند. در ادامهی داستان بلیز با پناهجویان همراه میشود و معنای عشق، دوستی، رنج و تنهایی را میآموزد. او با دیدن زندگیهایی که بهخاطر جنگ از بین رفتهاند، برای زنده ماندن تلاش میکند و با این تلاش و تجربیاتی که کسب کرده، از کودکی گذر کرده و به نوجوانی خود میرسد. مقطع زمانی بعدی داستان «زمانی برای معجزه»، مربوط به وقتی است که او جوان شده و باید برای پیدا کردن هویت واقعی خود، یک سفر پرفرازونشیب را آغاز کند... .