افسانهی ترنج طلایی
کتاب مصوّر حاضر، مجلّدی از مجموعه کتابهای «شباویز» و حاوی داستانی افسانهای با زبانی ساده است. این داستان با هدف تشویق مخاطبان گروه سنی (ب) و (ج) به دلیری و ایستادگی به نگارش درآمده است. در این داستان آمده است: پادشاهی سه پسر داشت که هرکدام دارای صفت ویژهای بودند. در بین آنها هومن؛ پسر کوچک به دلیری و استادی معروف بود. روزی بیماری تمام شهر را فرا میگیرد و پادشاه و دو برادر بزرگتر نمیتوانند کاری برای مردم شهر انجام دهند. پادشاه میمیرد و دو برادر بزرگتر نیز چند روز بعد از مرگ پادشاه میمیرند، ولی هومن علّت مرگ پدر و برادرانش را پیدا میکند. او میفهمد که دیوی بیمار جان آنها را گرفته و میخواهد با گرفتن جان او، حاکم شهر شود. هومن دیو را میکشد و با کمک پیرمرد «ترنج طلایی» را پیدا میکند. با این کار، هم دیوها میمیرند و هم دختر شاه پریان آزاد میشود و از آب ترنج طلایی همة بیماران شهر از مرگ نجات مییابند.