در آنجا زیستن! (پسر آفتاب)
"در آنجا زیستن" شعر بلندی است در قالب نیمایی؛ که در جایجای آن میتوان اشارات متعدد و مختلفی به وقایعی تاریخی و گاه اسطورهای مشاهده کرد. در قسمتی از این شعر میخوانیم: هر صبح به نام خدا آغاز میکنیم/ و چون شب جلوس کند،/ شیطانکی هستیم/ که در کلاه منگولهدارش اسم اعظم نهان است!/ با این همه ما ایمان خود نفروشیم/ هرچند که بر آن بهایی اغواگر نهید/ شنیدهام که میگویید: "شرق، خوابآلوده است"./ خوابآلوده بهتر! در بیداری جز کوری نمیگذرد/ شنیدهام که میگویند: "شرق کور است"./ کور بهتر! در بینایی جز حماقت نمیگذرد/ بادبانهامان برافراشته است!/ تا میتوانید در آن باد افکنید...