او را که دیدم زیبا شدم

او را که دیدم زیبا شدم

داستان‌های فارسی - قرن 14

این داستان، سرگذشت دختری است که مقاطع مختلف زندگی‌اش را روایت می‌کند. مخاطب راوی، جنینی است خیالی که دختر دوست دارد آن را از مردی که عاشقش است در درون خود داشته باشد. جنین در ذهن دختر زندگی می‌کند و او را "ماهنی" خطاب می‌کند. با او از مردی که او را پدر ماهنی می‌داند حرف می‌زند و از بابک؛ پسر زلزله‌ زده‌ای که دختر دوست دارد در دوره جدید امدادگری‌اش او را به فرزندی قبول کند. از مجروح موجی شده‌ای که در دوره امداد‌گری‌اش در جنگ از او پرستاری می‌کرده و از پدری که صرع داشته و مدام می‌لرزیده و مادری که عاشقانه پدر لرزان را در آغوش می‌گرفته تا تیمارش کند سخن می‌‌گوید. پسر زلزله زده را که دلایلی به راوی قصه نمی‌سپارند؛ اما نویسنده در داستان تلاش می‌کند از نظر اهمیت مضمون با ساختن درون مایه‌ای از یک دوره از زندگی یک نسل جدید زن، اجرایی جدید عرضه نماید. اجرایی که مضمون بحران آن نسل را برنتابد. این نسل در این متن از زنی آغاز می‌شود که به شدت به عصر خود و بحران‌های ویژه آن متعلق است. عصری که بحران‌های آن، زندگی راوی را نشانه گرفته تا او را در اضطرابی تمام نشدنی به بلوغ برساند.

قیمت چاپ: 1,000 تومان
نویسنده:

شیوا ارسطویی

زبان:

فارسی

رده‌بندی دیویی:

8fa3.62

سال چاپ:

1387

نوبت چاپ:

2

تعداد صفحات:

72

قطع کتاب:

رقعی

نوع جلد:

شومیز

شابک:

9789643413071

محل نشر:

تهران - تهران

نوع کتاب:

تالیف