جلسه در جا کفشی
داستانهای تخیلی
کتاب مصوّر حاضر، دومین مجلد از مجموعه داستانهای تخیلی «نویسندة کوچولو» و برای مخاطبان گروه سنی (ب) و (ج) به نگارش درآمده است. مخاطبان با خواندن این داستان میتوانند معنی متفاوتی را درک کنند، اما واضحترین هدف و پیام این داستان این است که گاهی کمارزشترین وسایل یا کوچکترین آدمها میتوانند خیلی بیشتر از چیزها و کسانی که فکر میکنیم مهم هستند، مفید باشند. در این داستان آمده است: شبی در یک جاکفشی، بین همة کفشها و دمپاییها به جز کتانی که به خواب عمیق رفته است، گفتگویی آغاز میشود. در این جلسه هر کفشی از خوبیها و فواید خود برای صاحبش تعریف میکند. اما دمپایی ابری با اینکه بسیار مفید است ادعای زیادی ندارد. همة کفشها دمپایی ابری را مسخره میکنند و او برای اینکه مفید بودن خود را ثابت کند، خودش را از جاکفشی بیرون میاندازد. وقتی «آقا مصطفی» برای وضو گرفتن دنبال دمپایی میگردد آن را پیدا نمیکند و به جایش، کفشهایش را میپوشد، اما هنگام وضو، کفش که ادعای زیادی دارد در آب میافتد. بعد از این ماجرا کفشها میفهمند که چقدر دمپایی مفید است و از او عذرخواهی میکنند.