بلوای خاک
داستانهای فارسی - قرن 14
«بلوای خاک»، رمانی با روایت دردها و سختیهای خانوادهای است که به دلیل ظلم و تعدی، ناگزیر به ترک شبانه موطن خویش میشوند و از طرف بالادستان خود تحت تعقیب قرار میگیرند. داستان آدمها در کشاکش این تعقیب و گریز شکل میگیرد و هر کس راوی سرنوشت محتوم خود میشود... . «و حرف که به اینجا کشیده شده بود، پیرمرد چپقش را تکانده و کیسه توتونش را پیچیده و گوشهای گذاشته بود، مدتی بیکلام به دیوار کاهگلی روبهرویش خیره مانده و بعد گفته بود...».