کولی عاشق
پانزده داستان این مجموعه نوشته "علی صالحی "تصویری است از فقر و خرافه روستاییان ایران که همواره تحت ستم، زور، تحقیر، قحطی، بیسوادی و بلایایی از این دست هستند .برای نمونه، داستان "شب بی سحر "ماجرای مطربی است که میداند قشر او مورد طعن و لعن جامعه فئودالی است و کسی امثال او را جز برای نشاط آفرینی نمیخواهد .او عاشق دختری است که اینک عروسی او تدارک دیده شده و مطرب ناگزیر باید بنوازد، بکوبد و برقصد و سرانجام، ناکام، به کلبه مادر پیرش پناه ببرد و خون دل بخورد .