قصهی سعید و مریم
داستانهای فارسی - قرن 14
رمان حاضر روایتی است از داستان دو جوان. سعید پسری است که به قم آمده و در خانه مادربزرگش ساکن شده و مخفیانه در حوزه علمیه قم درس میخواند. مادربزرگ مدیر یک مهدکودک است و بهخاطر پارهای نگاههای سیاسیاش، در شغلش با مشکلاتی روبهرو شده است. از سوی دیگر مریم، دختری است که به دلایلی پنهانی، تهران، دانشگاه و خانوادهاش را رها کرده و برای گذراندن آخرین سال رشته حقوق به قم آمده و برای تثبیت روحیاش در مهدکودکی به عنوان مربی استخدام شده است. نویسنده از فضای شهر قم به عنوان یک مکان روایی استفادهای بدیع کرده و خواسته در دل این شهر قصهای عاشقانه و امروزی بنویسد.