رازی را به من مگو ...
داستانهای کانادایی - قرن 20م.
در داستان حاضر، "جس"، وکیل مدافع جوانی است که گذشتهی هولناک، زمان حال عجیب و غریب و آیندهی نامطئن دارد. او هشتسال پس از ناپدید شدن مرموز مادرش، دچار حملههای عصبی شده و "ریک فرگسون" بدطینت با تعصب و تهدیدهایش، ترس جس را تشدید میکند. به طوری که زندگی جس به هم ریخته و نمیتواند لحظهای بیدغدغه باشد. از طرفی، "دن" ـ شوهر سابق جس ـ وکیل مدافع ریک فرگسن شده که این امر موجب تنش شدیدی بین او و جس میشود. ورود "آدام" به زندگی جس نیز قضایا را بیش از پیش سختتر کرده، به طوری که جس، مرگ را به زندگی ترجیح میدهد و....