سبد سفارش شما خالی است!

حضور حق را حس کردن، وضعیتی است که طی آن ما به واقعیتی نامریی می‌پیوندیم که در نهایت، ما را در راستای آن‌چه به آن فراخوانده شده‌ایم هدایت می‌کند. هرچه به خداوند نزدیک‌تر می‌شویم، کم‌تر به خود اجازه می‌دهیم در مقابل نفسانیات یا خواسته‌های نفسانی دیگران سر فرود آوریم. ما صرفا تسلیم نیروی همه‌جا حاضری می‌شویم که از ما می‌خواهد در وضعیت شادی‌آور الهام باقی بمانیم. ما به وسیله‌ی ندای درون که جهت و ماموریت ما را در زندگی مشخص می‌سازد هدایت می‌شویم. آن‌چه در این کتاب مطرح می‌شود، آگاهی از این نکته است که همه‌ی ما این توانایی را داریم که در هر لحظه از زندگی در ارتباط مستقیم با حق باشیم و این معنی واقعی زندگی است. نویسنده معتقد است که عالم هستی، عالمی هوشمند و هدفمند است و همین‌طور انسان‌های ساکن آن‌ و این که هریک از ما به دلیل خاص برای تحقق هدفی ویژه به دنیا آمده‌ایم. ارتباط با حق توفیقی است که ما، در لحظه‌لحظه‌ی زندگی می‌توانیم از آن برخودار باشیم و علت دور ماندن از اصل و جوهر ذاتی‌مان این است که از ابتدای کودکی به ما آموزش داده می‌شود که به دنیای مادی، ـ جایی که نفس، مهم‌ترین نقش را دارد و وحی و الهام کوچک‌ترین جایی ندارد. ـ باور داشته باشیم. هدف نویسنده در سراسر کتاب این است که به خواننده بگوید او وجودی ربانی است که از خدا آمده است و به خدا بازمی‌گردد و به طور کامل از نفس و متعلقات آن جداست. "الهام‌جویی ـ درحضور حق زیستن" و "اصول و مبانی الهام‌بخشی" عناوین فصول کتاب هستند.