غروب عاطفهها
((غروب عاطفهها)) داستانی است جنایی که در آن متهمی ضمن اعتراف بر گناهان خویش، ماجرای زندگی خود را باز میگوید .((فرهنگ)) خاطرات خود را از دوران آشنایی و ازدواجش با((نسرین)) آغاز میکند .او از تولد فرزندشان((پدرام)) و ناسازگاریهای نسرین سخن میگوید که چگونه به طلاق منجر گردید .((فرهنگ)) که نمیتواند از((پدرام)) مراقبت کند تصمیم میگیرد ....