کلاه خرگوش کوچولو، سفر قاصدک کوچولو
داستانهای کوتاه
کتاب مصوّر حاضر دربردارندة دو داستان کوتاه برای گروه سنّی (الف) و (ب) است. در داستان «کلام خرگوش کوچولو» آمده: یک روز که خرگوش کوچولو به دنبال یک پروانة زیبا میدوید، کلاهش از سرش افتاد. امّا خرگوش کوچولو متوجّه نشد. حیوانات مختلفی کلاه خرگوش را دیدند و آن را برنداشتند. یکی از آنها، کلاه را روی یک شاخة درخت گذاشت تا صاحبش راحتتر پیدا کند. خرگوش کوچولو خیلی زود کلاهش را پیدا کرد و از کسی که این کار خوب را انجام داده بود تشکّر کرد.