قایقی در بیشه
داستانهای ایتالیایی - قرن 20م.
این کتاب مشتمل بر داستانهای کوتاهی با عنوانهای «مادام پیلو»، «کمربند ماهی»، «دخترک ارغوانی»، «یک تقلیدکننده»، و... است. در بخشی از داستان «روز کفشها» میخوانید: «به خاطر تراموا نیست. باید پنج سال هر روز صبح سر ساعت هفت سوار تراموا شوم، ولی چندان برایم مهم نیست. آنچه برایم مهم است تمام چیزهایی است که قبل از آن اتفاق میافتد؛ هنگامی که هنوز در تاریکی خانه به سر میبرم و نمیتوانم حتی چراغ را روشن کنم، مبادا مادرم بیدار شود. چون شبها دیر به رختخواب میرود، بهتر است این کار را نکنم. آنچه برایم مهم است حمام کردن با آب سرد است، چون هنوز آبگرمکن راه نیفتاده. باید شیر را در ماهیتابه بریزم و دقت کنم وقتی گرم میشود جوش نیاید، وگرنه تمامش روی آتش میریزد و قطعا بوی بد شیر سوخته را نمیتوان وصف کرد. خاله السا با کمال میل صبحانهام را آماده میکند، ولی چون خیلی چاق است، اگر زود از جایش بلند شود، سرش گیج میرود و ممکن است تعادلش را از دست بدهد. مادرم به من گوشزد میکند: تو که نمیخوای خاله السا بیفته، درسته؟!».