آرزوی بزرگ یک کفاش
داستانهای آموزنده / داستانهای فارسی / داستانهای کودکان و نوجوانان
شمارگان 15 از سری«قصههای ایرانی»، شامل داستانی کودکانه است؛ برگرفته از کتاب تاریخی ـ حماسی«شاهنامه» که به قلم شاعر بزرگ ایرانی حکیم«ابوالقاسم فردوسی» به رشتهی تحریر درآمدهاست. در قصه حاضر ماجرای پیرمردی کفشدوز بازگو شده که بزرگترین آرزویش درسخواندن پسرش است. اما در آن روزگار تنها فرزندان افراد ثروتمند و صاحب منصب حق تحصیل داشتند. پیرمرد کفشدوز در جستجوی راهی برای تحصیل فرزندش است که روزی نماینده پادشاه به شهر آنها میآید. او از بازرگانان شهر مبلغی وام برای تأمین مخارج جنگ تقاضا میکند. در این میان ناگهان فکری به ذهن کفشدوز میرسد، او در مقابل پرداخت تمامی پسانداز خود از پادشاه میخواهد امکان تحصیل پسرش را فراهم کند. اما پادشاه ظالم و مغرور مخالفت کرده و سکههای کفاش را پس میدهد.