خاطرات یک بی گناه
بیان خاطراتی با مضمون اجتماعی است. نویسنده که معتقد است به هر خطاکار بزهکاری نباید با نگاه تحقیرآمیز نظر انداخت و در مورد او به بدی قضاوت کرد، در این داستان در نظر دارد با ترسیم فضای اجتماعی آلوده و محیط زندگی نامساعد یک فرد مجرم و «بزهکار»، این مطلب را انتقال دهد که بسیاری از مجرمان و بزهکاران در واقع انسانهای معصومی هستند که ناخواسته در مسیر زندگی خود به جاده تاریک جرم و جنایت سوق داده شدهاند. وی درصدد است تا بیاعتنایی گذر کردن از کنار خلاف کاران و با دیده خشم و نفرت نگریستن به آنان را نکوهیده انگارد و تلاش دارد فضایی را ایجاد کند تا با شخصیت بخشی و با گوش فرادادن به درد دل آنان شرایط بازگشتشان به جامعه سالم را فراهم سازد.