پهلوان پهلوانان
در نخستین شماره از مجموعه "قصههای پهلوانی و پهلوانان"، حکایت پهلوانی به نام "پهلوان محمد" بازگو میشود که همهی مردم شهر او را دوست داشتند. او گرز سنگینی داشت که به وسیلهی آن به مردم کمک میکرد. روزی پادشاه هند برای "حسین میرزا" ـ حاکم شهر ـ فیل بزرگی هدیه فرستاد. حسین میرزا با دیدن فیل از قوی بودن او سخن گفت و این که اگر انسان گرفتار این حیوان شود، زنده نخواهد ماند. اما پهلوان محمد با شنیدن این حرف، از نیروی عقل انسانها سخن گفت و این که انسان به وسیلهی این نعمت الهی و خدادادی میتواند بر همه چیز غلبه کند. پهلوان محمد به کمک همین نیرو توانست فیل را شکست دهد و بر همگان ثابت شد که او پهلوان پهلوانان است. او در نهایت رابطهی دوستانهای با فیل برقرار کرد. مخاطبان کتاب، گروه سنی "ب" و "ج" هستند.