روح ریحانی
فیلمنامه فارسی - قرن 14
«هاجر خانم و آقا مصطفی» پس از به دنیا آمدن فرزندشان، نام او را روحالله میگذارند. پس از گذر چند سال «روح الله» روزی مشاهده میکند که عدّهای در کنار رودخانه در حال پر کردن کوزههایشان هستند. او به آنها هشدار میدهد که آب این رودخانه آلوده است و باعث بیماری وبا میشود. از طرف دیگر در حسینیه بیماران وبایی با فاصله کمی از یک دیگر خوابیدهاند. روحالله به هر یک از بیماران یک سیب میدهد، اما یکی از بیماران میکوشید چهرهاش را از نگاه او مخفی نگاه دارد. در این حال ناگهان با دست وی روبند فرد را کنار زده و روحالله در مییابد که این شخص مادرش است که با چهرهای نحیف و دل شکسته در مقابلش قرار دارد. پس از چندی مادر به رحمت خدا رفته و خاور خانم مسئولیت بزرگ کردن روحالله را بر عهده میگیرد. فیلمنامه حاضر گوشههایی از دوران کودکی امام خمینی (ره) را به تصویر میکشد.