احساس مشرقی (خاطرات عشق)
کتاب حاضر، خاطرات دختری است به نام ((سعا)) که پس از درگذشت پدر و مادرش، خانواده ((بودنی)) سرپرستی او را برعهده میگیرند .زندگی ((سعا)) با آسایش و رفاه توام است تا این که یک روز آقای ((بودنی)) تصمیم میگیرد برای معالجه چشم همسرش به خارج از کشور سفر کند .پس از چند ماه ((سعا)) از طریق وزارت امور خارجه از قتل پدر و مادرخواندهاش با خبر میشود .او برای پیگیری مرگ آنها به هامبورگ سفر میکند .((سعا)) در آنجا با ((فرجام)) پزشک معالج مادرش آشنا میشود .آن دو تصمیم میگیرند پس از بازگشت به ایران با یکدیگر ازدواج کنند، اما...