خواب نقرهای
عصبانیت و بدخلقی حاج صفر، چه در مغازه سبزیفروشیاش و چه در خانه، باعث بیزاری دیگران از او شده است؛ تا جایی که حتی بسیاری از خواستگاران دخترش به همین دلیل فراری شدهاند. تا این که شبی حاج صفر در خواب، پدر مرحومش «مشیوسفخان» را در حال نصیحت خویش میبیند که از او میخواهد از بداخلاقیهایش دستبردارد زیرا این رفتارها پدرش را در گور میلرزاند. پس از این خواب، تحولاتی مثبت در اخلاق و نحوة رفتار حاج صفر پدید میآید. «خواب نقرهای» یکی از داستانهای کوتاه مجموعة حاضر است. عناوین دیگر داستانهای کتاب عبارت است از: آخرین چاره؛ خبرچین؛ تازه معلم؛ شب جنزده؛ از درد تا درد؛ بیبهانه؛ خاطرهها؛ و فقط مادر.