خورشید و ابر و باران
ابرها - داستان / باران و بارندگی - داستان
کتاب مصور حاضر، داستانی تخیلی درباره ابرها است با زبانی ساده و روان برای کودکان نگاشته شده است. در این داستان در یک جنگل سبز و زیبا، گوزن کوچکی است که با پدر و مادر زندگی میکند. گوزن کوچک خیلی باهوش، کنجکاو و زرنگ است. او هر روز صبح عادت دارد که با نوازش نور خورشید بیدار شود. با بیدار شدن از خواب به خورشید خانم طلایی سلام میکند و بیشتر وقتها با او حرف میزند. یک روز صبح وقتی از خواب بیدار شده چیز عجیبی اتفاق افتاده بود.