چشمها به تاریکی عادت میکنند
داستانهای فارسی - قرن 14
در کتاب حاضر، با زندگی گروهی از زنان آشنا میشویم که درد و نان و خون را با هم میخورند و راضی به روزگار خود نیستند. زنانی که هرگز حتی ذرهای برای خود، چنین روزهایی را تصور نمیکردند و بیچارگی و فقر، آنها را به این ورطه کشانده است. «فرخنده» شخصیت اصلی داستان نیز یکی از این زنان است که بیاراده و هدف وارد راهی شدند که شاید برگشتی در آن نباشد.