آن روز بارانی
سرودههای این مجموعه جملگی به شیوه نو و با عناوینی از این دست نظام یافته است :باغ، آن روز بارانی، جوانه، در سایه نان و خنجر، رودهای بلند، سنگریزه، فواره، آزادی، مرگ نفت، خورشید، اندیشه، بابا تاریخ، شهاب، برف، رویا، و "ایران :"نام من ایران است/ چشمانم شالیزار برنج است/ و سینهام کشتزار گندم/ استخوانهایم را از سرب و روی آفریدهاند/ در قلبم نفت جریان دارد/ و ششهایم مخزن گاز طبیعیست/ نام من ایران است/ به من مسکین کمک کنید/ من گرسنهام /!من برهنهام .