خواستگار زاغ
داستانهای فارسی / مرزبانبنرستم، 302 ق. مرزباننامه - اقتباسها
کتاب مصور حاضر، داستانی برگرفته از «مرزباننامه» است که با زبانی ساده و روان برای گروههای سنی (ب) و (ج) نگاشته شده است. در داستان میخوانیم: «در میان باغی پر از درختهای میوه زاغی روی یکی از درختها، لانهای درست کرده و جوجهای داشت که خیلی زیبا و قشنگ بود. روزها و هفتهها و ماهها گذشت. خبر زیبایی زاغ، به گوش جغدی رسید که با مادرش در گوشهای از خرابه لانهای داشت و زندگی میکرد. دلش میخواست که با پرندهای ازدواج کند و از تنهایی بیرون بیاید. به همین خاطر، روزی با مادرش صحبت کرد و از زیبایی دختر زاغ گفته و از او خواست تا زاغ را برایش خواستگاری کند».