رزهای سفید
داستانهای نوجوانان فارسی - قرن 14
در کنج تاریکیهای زندگیم، روزنهای از عشق در عمق احساسم میجوشد. روزنهای از دوست داشتن، برای روزی که شاید بخواهید برگردی! همیشه روزنهای از امید هست، برای تو. هیچگاه همه درها را نمیبندم. همه جادهها را بن بست نمیکنم، هیچگاه همه امیدها را خشک نمیسازم و شمع آرزوها را فراموش نمیگردانم. میدانم در این کره خاکی روزی خواهد رسید که ناگهان سرم را بلند میکنم و تو را میبینم.