باید فراموشم کنی
داستانهای فارسی - قرن 14
این کتاب جلد دوم از کتاب «باید فراموشم کنی» است که در آن داستان زندگی «کسری مظاهری» روایت میشود. در ادامه این داستان، کسری مظاهری مجبور میشود برای همیشه «سوگل» را ترک کرده و به آلمان برود. لجاجتهای «نوید» پدر سوگل او را از عشقش دور و وارد زندگی تازهای با مردی به نام «ساسان» میکند. ساسان، شریکی به نام «رضا» دارد که به بهانههای مختلف سعی میکند باعث جدایی سوگل و ساسان شود ... پس از سالها کسری به ایران بازمیگردد و به خانه پدر سوگل میرود و متوجه میشود «نوید» سکته کرده است و ...