دروغهایی که گفتیم
داستانهای آمریکایی - قرن 20م.
کتاب حاضر، رمانی آمریکایی است که در آن نویسنده زندگی خانوادگی دو خواهر که روابط عاطفی نزدیکی با هم دارند را روایت میکند. مرگ والدینشان این رابطه عاطفی را نزدیکتر هم میسازد. اما بهتدریج این رابطه متأثر از دروغهایی که آنها به یکدیگر میگویند به سردی و کدورت میگراید. در داستان میخوانیم: «هر خانوادهای داستانی دارد که از بس گفته و بازگفته میشود قطعی و انکارناپذیر به نظر میرسد. داستانی حکشده بر سنگ خارا... ارکان داستان خانواده من از این قرار است: پدر و مادرم را غریبهای نقابدار به قتل رساند، قاتلی که آنان را جلوی ورودی خانه هدف گلوله قرار داد. خواهرم، «ربکا»، زیبا، سرکش، خونسرد و بسیار مستقل است. او برای خوشبختی به کسی نیاز ندارد. هرچند برای خوشبختی نیازمند خطر است».