خانه مخروبه
داستان با ورود معلمی به نام ((قاسمی)) به ده آغاز میشود .او ماموریت یافته تا کار تدریس بچههای ده را بر عهده گیرد .او از بدو ورود به مدرسه با سرایدار پیری روبهرو میشود که به تنهایی در مدرسه به سر میبرد .معلم تازه وارد در فکر اتاقی است تا اثاثیهاش را در آن بگذارد، اما سرایدار پیر به او میگوید که باید خانهای در ده بگیرد و از اقامت در مدرسه پرهیز کند .به باور او ساختمان کهنه همجوار مدرسه دارای ((اجنه)) است و به همین دلیل صلاح نیست که معلم شب را در مدرسه بیتوته کند .بدین ترتیب آن چه در داستان رخ میدهد حوادثی است که به نوعی با آن ((خانه مخروبه)) ارتباط دارد .