شیوهی جدید امپراتور
این قصهی مصور، حکایت امپراتور ستمگری به نام "کازکو" است که بر سرزمین بزرگی فرمانروایی میکرد. او یکبار هوس کرد یک ویلای تابستانی را در یکی از روستاها بسازد و روستاییان را به بیرون براند. امپراتور حتی به التماسهای کدخدای آن روستا توجهی نکرد. در همین هنگام "ایزما" که معاون سابق امپراتور بود و به تازگی اخراج شده بود، کینهی امپراتور را در دل داشت. ایزما در آزمایشگاه زهری تهیه کرد تا با آن امپراتور را بکشد. اما "کرانک" دستیار ایزما، عصارهی دیگری را اشتباهی به امپراتور میخوراند و او تبدیل به یک "لاما" میشود و پس از آن، اتفاقاتی رخ میدهد که شرح آن در کتاب آمده است.