ماجرای عجیب یک جشن تولد: روایت زندگی شهید مدافع حرم، مهدی ثامنیراد
شهیدان - سوریه - سرگذشتنامه / ثامنیراد، مهدی، 1361 - 1394 / شهیدان مسلمان - سوریه - سرگذشتنامه / شهیدان - ایران - بازماندگان - خاطرات
اما حالا کنار دیوار مسجد جامع، جمع بچهها جمع شده. لباس هاشان خاکی و خونی است. دست و پاهاشان رفته لای هم. شانهی موهایشان بههمریخته. چشم و دهان بعضیشان باز و بعضی بسته مانده. صورت یکی پیش پای دیگری است. دستان یکی زیر سر بغلی بود. پوتینهای یکی رفته روی صورت یک نفر دیگر. خونشان شره کرده روی تن و بدن همدیگر. خونها از سرمای یک روز زمستانی روی لباسهای گرد و خاکی.