تئوری بنیادی هنر تئاتر
نگارنده نشان میدهد که استانیسلاوسکی چگونه در داستانپردازی و نمایشنامههای خود کوشیده است تا به حقیقت زندگی و علت و معلول واقع روابط انسانی دست یابد .نویسنده اذعان میدارد استانیسلاوسکی با مهارت تمام توانسته است هیجانات و سرشت واقعی احساسات آدمی را از طریق هنر تئاتر باز نماید .عناوین مباحث کتاب از این قرار است :((نقدی بر سیستم استانیسلاوسکی))، ((تئوری بنیادی هنر تئاتر))، ((اخلاق تئاتری)) و ((ملودرام یا بدیههسازی به سبک استانیسلاوسکی)) .