وقتی کسی در خانه نیست!
داستانهای اجتماعی / داستانهای ماجراجویانه / والدین و کودک - داستان
چهارقلوها از اینکه با پدر و مادر خود به مهمانی نمیرفتند، کلی غصه خوردند. مادر توضیح داد که این مهمانی جای بچهها نیست. چهارقلوها وقتی خود را در خانه تنها دیدند، نقشهای کشیدند. آنها تصمیم گرفتند فوتبال بازی کنند، تا بازی ادامه داشت، شکستن وسایل هم برقرار بود. ساعتی بعد پدر و مادر از مهمانی بازگشتند و با وضع به هم ریختة خانه مواجه شدند. پدر گفت: «فکر نمیکردم به فوتبال علاقهمند باشید، حالا کی برد کی باخت؟» لاله گفت: «هنوز یک دقیقه مانده تا بازی تمام شود». وقتی پدر با خونسردی گفت: «یک دقیقه هم یک دقیقه است». مادر از فرط خشم و ناراحتی جیغ کشید. کتابچة حاضر، از مجموعة «شیطونکها»، برای کودکان دو گروه سنی «ب» و «ج» تهیه و تدوین شده است.