خرسی، شامت را بخور!: قصهای دربارهی آداب نشستن پشت میز
داستانهای تخیلی / خرسها - داستان
بابا خرسی، شام به دست به دنبال خرسی میگشت. او از خرسی میخواست تا سر میز بنشیند و شامش را بخورد. اما خرسی با دست و صورت نشسته، پشت میز رفت و با خوردن یک قاشق پر از غذا شروع به استراحت کرد. باباخرسی غذایش را کامل خورد و بعد یک کیک عسلی آورد و برشی از آن را خورد و رفت. خرسی با دیدن کیک غذایش را تمام کرد و با بشقاب خالی پیش بابا خرسی رفت. او هم یک برش از کیک به خرسی داد تا بخورد. کتابچة حاضر، از مجموعة «خرسی و باباش»، دربرگیرندة یک داستان آموزنده دربارة آداب نشستن بر سر میز غذا، برای کودکان گروه سنی «الف» است.