تاریخ و روایت
تاریخ - فلسفه
دربارة رابطة تاریخ و روایت ناگفته بسیار است. در واقع، نکتة اصلی این است که تاریخ، همهخوان است؛ یعنی این که همگان با شناختی نسبی از وضعیت زیستیشان، میتوانند کتابهای تاریخی را بخوانند و آنگاه به خیال خود، با پیگیری داستان یا روایت، آنچه بر آدمیان گذشته یا آدمیان بر خود گذراندهاند، آشنا شوند. اما آیا هرآنچه به نام تاریخ، روایت میشود، تاریخ است؟مساله این است که مردمان، تاریخ خود را نه در کتابهای تاریخ، که در ناخودآگاه جمعی خویش مرور میکنند. حاصل کودتای آمریکاییها در ایران و فروپاشی دولت مصدق را ایرانیان سینه به سینه نقل میکنند و بیشک، بی آن که از جزئیات مطالب آگاه باشد، در تصمیمگیریهای امروزشان در روابط بینالملل تاثیری ژرف میگذارد. سپس هرکس از ظن خود یار تاریخ گشته و تاریخ را آنگونه که خواسته، روایت کرده است. اینجاست که ارتباط میان تاریخ و روایت آغاز میشود. ترجمة حاضر، گزیدهای کامل از نظریههای تاریخ و روایت است که در قالب مقاله انتخاب و ارائه شده است. این مقالهها که با رویکردی انتقادی به فلسفة تاریخ و نظریههای آن پرداختهاند، توسط محققان فلسفة تاریخ نظیر: «هایدن وایت»، «و. ب. گالی»، «فرانسوا فوره» و... نگاشته شدهاند.