نقره
داستانهای فارسی - قرن 14
کتاب حاضر، دربردارندة داستانی با موضوع اجتماعی و ماجرای زندگی دختری به نام «نقره» است. «نقره» در یک خانوادة نسبتاً روشن فکر زندگی میکند. او عاشق معلّم خود در شهر شیراز میشود. «عطا علاّمه» دبیر ریاضی دبیرستان دخترانه در سال (1330) از فرهنگ خشک و غلط خانواده و ازدواج اجباری گریخته است. علاّمه و نقره تصمیم به ازدواج میگیرند. علامه به ارتباط مجدد با خانوادهاش مجبور میشود. بعد از ازدواج، نقره برای زندگی به نزد خانوادة علامه میرود. خانوادة علاّمه با او چون کنیزی برخورد کرده و باعث آزردگی وی میشوند. امّا نقره به دلیل عشق فراوان به عطاء و ناراحت نشدن او، بیشتر آزردگیها را از وی پنهان میکند و روزی به دلایل فشار عصبی روانه بیمارستان میشود. بار دیگر علاّمه خانواده را ترک کرده و سالها آنها را از خود بیخبر میگذارد و به زندگی در کنار نقره و فرزندانش ادامه میدهد. سالها بعد علاّمه با دریافت نامهای از برادرش رضا و توصیههای او تصمیم میگیرد در ادامة عمرش به پدر و مادرش احترام بگذارد و قدر آنها را بداند.