سکه شکسته
سه دوست با نام "احمد"، "سعید" و "مجید" دورههای مختلف نقاشی را طی میکنند تا این که هر سه به درجهی استادی میرسند. مجید دو خواهر دو قلو با نام "الناز" و "مریم" دارد. در این میان، سعید دلباختهی الناز است که این دلباختگی به ازدواج ختم میشود، اما پس از چندی الناز بر اثر سانحهای میمیرد. در حالی که احمد دل در گروی عشق مریم دارد، مریم شیفتهی سعید شده است و حتی به سعید پیشنهاد ازدواج میدهد، اما سعید نمیپذیرد و او برای انتقام با احمد ازدواج میکند. پس از مدتی سعید بر اثر سانحهای حافظهی خود را از دست میدهد و به توصیه عموی خود به شیراز میرود. در آنجا با "باقرخان" و عروس و نوهی وی پونه، آشنا میشود. چندسالی را آنجا میماند تا این که سرانجام حافظه خود را بازیافته و تصمیم میگیرد که نزد احمد برود. اما زمانی که به تهران بازمیگردد درمییابد که احمد از دنیا رفته و وصیت کرده تا سعید سرپرستی پسرش، علی را برعهده بگیرد. طی اتفاقاتی سعید با علی به شیراز میرود و با عروس باقرخان ازدواج میکند. سالها بعد نیز علی و پونه با یکدیگر ازدواج میکنند و سعید بر اثر کهولت سن از دنیا میرود.