ماجرای من و بابام
شعر کودکان و نوجوانان
در این قطعه شعر کودکانه، ماجرای پسر کوچولویی به اسم«محمد» بازگو میشود که بعد از جبهه رفتن پدرش، لحظات تنهایی خود را با یک قناری کوچولو میگذراند. پس از مدتی«محمد» خبر شهادت پدر را میشنود بنابراین تصمیم میگیرد تنها یادگار او یعنی قناری کوچولو را آزاد کند. اما قناری بهخاطر محبتهای«محمد» و پدرش دوباره نزد او باز میگردد. کتاب دارای تصویرهای رنگی است و در انتهای آن طرحی برای رنگآمیزی توسط مخاطبان گروه سنی«الف» و «ب» در نظر گرفتهشدهاست. قناری لحظههایش عشقآلود نگاهش هم از پر از دلبستگی بود/ به یاد مهربانیهای آن مرد به شوق آمد دوباره بال و پر زد/ قناری صبح فردا زود آمد چرا؟ چون دل نمیکند از محمد/...