لنگه کفش پاره من
نوروز / داستانهای اجتماعی
کتاب مصور حاضر، داستانی اجتماعی است که با زبانی ساده و روان برای گروههای سنی (ب) و (ج) نگاشته شده است. در داستان میخوانیم: «امروز با بقیه روزهای دیگر فرق داشت. مامان سفره پهن کرده بود. «یلدا» هم با عروسک کوچولویش به مامان کمک میکرد و سر سفره میوه و شیرینی و آجیل گذاشت. مامان تخممرغها رو رنگ میزد و یلدا هم کنارش نشست و مشغول رنگآمیزی شد. مامان روی سفره، سیر، سنجد، سمنو، سکه، سرکه، سیب و سبد گذاشت که هم قشنگ بود و هم جالب. ازآنجاکه «یلدا» نمیدانست چه خبر شده، پرسید: مامان کی قراره بیاد خونمون که این سفره رو چیدی؟ مامانش گفت: عمو نوروز».