آهونامه
علیبنموسی(ع)، امام هشتم، 202 - 153 ق. - داستان / داستانهای فارسی - قرن 14
آهو راه نجات را در پناه بردن به آن مرد دید که از سلاله گلها بود و شمیم تنش بوی بهاران داشت. صیاد گفت: دیری است در پی این آهو دویده ام. مرد مهربان گفت: می دانم. اما بگذار به دیدن بره های خود رفته با آنها وداع کند. من بازگشت او را ضمانت میکنم. صیاد اندیشید: این مرد کیست که زبان آهوان میداند و ضامن آنها میشود؟ مرد صیاد کاسه صبرش لبریز شدهبود و مدام زیر لب غر میزد. کسی فریاد برآورد: نگاه کنید آهو... آهو... یکی گفت: گویا برههای او نیز به این سو میآیند. صیاد گفت: تو کیستی که مهر تو آهوان گریزپا را به بند می کشد؟ آهو را در راه تو آزاد می کنم و برای امرار معاش راهی دیگر می جویم. این کتاب توسط گروه کودک و نوجوان بنیاد پژوهشهای آستان قدس رضوی در قطع رقعی منتشر شدهاست.