مثل چشمهای بابا
داستانهای اجتماعی / داستانهای کودکان و نوجوانان / داستانهای تخیلی
کتاب مصور حاضر، داستانی اجتماعی و تخیلی است که با زبانی ساده و روان برای گروه سنی (د) نگاشته شده است. این داستان روایتی از نقاشی کشیدن یک کودک از پدرش است که به زیبایی عواطف کودکان در آن روایت شده است. در داستان میخوانیم:«یک خانه میکشم. دیوارهای خانه من کجاند. سقفش یکوری است و توی باغچهاش فقط یک بوته کوچک روییده است که چند تا خار بلند دارد. دفترم را جلوی بابا میگذارم و نقاشیام را به او نشان میدهم».