در جستجوی تو
«میلاد» پسری هجدهساله است که در فقر و تنگدستی با مادرش زندگی میکند. پدر او بعد از ثروتمند شدن آنها را ترک کرده است. میلاد به جرم کسب غیرمجاز راهی زندان میشود و در آنجا با پسری به نام «کوروش» آشنا میشود. کوروش به جرم اعتراف به قتل دوست خود «حسین» منتظر حکم اعدام است. در حقیقت کوروش به خاطر فداکاری برای عشقش «نازنین» به زندان افتاده است. ماجرا از این قرار است که حسین به خاطر دشمنی و حسادت به عشق نازنین و کوروش، نقشة رسوایی نازنین را میکشد، نازنین هم او را به قتل میرساند. «نیما» برادر نازنین و کوروش به محل قتل میرسند و کوروش در برابر پلیسها به قتل اعتراف میکند. میلاد بعد از آزادی از زندان، برای آزادی کوروش تلاش فراوانی میکند و سرانجام باعث میشود کوروش و نازنین به وصال هم برسند. در این تلاشها مسیر زندگی او نیز در مرحلة جدیدی قرار میگیرد و او دختر مورد علاقة خود به نام «هاله» را مییابد و عاشقانه زندگی خود را با هم شروع میکنند.