روباه و کلاغ
داستانهای کودکان و نوجوانان / داستانهای آموزنده / داستانهای حیوانات / داستانهای تخیلی
کتاب مصور حاضر، داستانی آموزنده از حیوانات است که با زبانی ساده و روان برای گروه سنی (ب) نگاشته شده است. در این داستان روباهی با خانواده کلاغی همسایه بود. لانه روباه در سوراخی که در تنه درخت و لانه کلاغهای بالای شاخههای درخت بود. روباه هر روز صدای قارقار کلاغها را میشنید. بچه کلاغ هم که همیشه در حال قارقار بود. روباه از اینهمه سروصدا خسته شده بود. یک روز روباه متوجه شد که صدای قارقار جوجه کلاغها کمتر شده است، او کنجکاو شد تا ببیند چه اتفاقی افتاده است.