تیر در پهلو: وقتی که قاضی متهم میشود
از دیرباز مردم زبالههای خود را در رودخانههای جاجرود، کن، کرج و مسیلها میریزند و این آشغالها باعث بسته شدن مسیلها و رودخانهها و سرریز آبها در معابر میشود. این امر مشاغل کاذبی را ایجاد میکند و سبب میگردد عدهای در پایین دست با شکار زبالهها امرار معاش کنند. روزی «حسن سیاه» به همراه بقیة همراهانش مشغول جستوجو در زبالهها بود که به چمدانی برخورد کرد. او و یکی از آنها به نام «محسن» قصد باز کردن چمدان را داشتند که صدای ماموران مانع آن شد. کمکم متوجة بوی نامطبوعی شدند که از چمدان به مشام میرسید، و هر دو نفر را به پاسگاه فرستادند. جنازة داخل چمدان به پزشکی قانونی منتقل شد و بعد از آن اتفاقاتی رخ داد که در ادامه بازگو شده است. در این داستان جنایی مراحل رسیدگی قضایی به اتهام قتل در حقوق کیفری جمهوری اسلامی ایران نشان داده و طی آن خواننده با نحوة رسیدگی و سیر مراحل تحقیق در مراجع انتظامی، دادسرا، و دادگاه کیفری استان و همچنین با موضوعاتی چون بازسازی صحنة جرم، سلب مصونیت قضایی، و لوث آشنا میشود.