ریل
داستانهای فارسی - قرن 14
وقایع این داستان در داخل یک قطار رخ میدهد که تنها سه سرنشین دارد. «لیلی»، دختری است که بنابر گذشته خود از زندگی ناامید شده و دلش میخواهد بمیرد. «فرهاد»، جوانی زیبا و باهوش و استاد «رئیسی» که استاد دانشگاه است. «اوستا قاسم» و شاگردش لوکوموتیورانان قطار هستند. لیلی در افکار خود غرق است که فرهاد به سراغ او میرود و از او میخواهد به واگن جلویی بروند. لیلی که حوصله فرهاد را ندارد پیشنهاد او را نمیپذیرد تا اینکه فرهاد به لیلی میگوید که قطار برعکس در حال حرکت است و ... .